ultraimperialism اولترا امپریالیسم

مقاله آقای ناصر پورپیرار (ناریا) بصورت تفکیک شده

ultraimperialism اولترا امپریالیسم

مقاله آقای ناصر پورپیرار (ناریا) بصورت تفکیک شده

بخش چهارم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism)-جنگ ملل

 

جنگهای جهانی اول و دوم 

 

در نخستین روزهای پس از آغاز جنگ، شورای روابط خارجی، به مطالعه و برنامه‌ریزی نقش ایالات متحده در جنگ و تعیین وضع سرمایه‌داری پس از پایان جنگ پرداخت. رقابت جهانی چنان آثار مخرب غیرقابل کنترلی بر جهان سرمایه‌داری می‌گذاشت که به راحتی در صورتی که در بحبوحه آن آوردگاه جهانی، فاشیسم به اسحله اتمی دست می‌یافت، چیزی از تمدن کهن اروپایی باقی نمی‌گذارد.
تسلیم به انحصارات ملی، تفویض دولت‌های سرمایه‌داری به اتحاد مونوپل‌ها و کارتل‌های ملی، و افزون‌طلبی انحصارات ملی که منجر به دخالت‌های غیردموکراتیک در جهان می‌شد، سرمایه‌داری اروپایی را از فرهنگ پیشرفته تخلیه می‌کرد و درنده‌خویی سودجویانه جانشین ارزیابی‌های اقتصادی می‌شد.
آن چه را که شومپتر به عنوان تعریف امپریالیسم آورده، و آن را نه نتیجه برآوردها و روندهای مشخص اقتصادی، بل نتیجه رفتار روانی حکمرانان اشرافی و شهوت‌ها و تمایلات جنگ‌جویانه طبقه حاکم، که سیر تاریخ آن‌ها را به قدرت تکنولوژی مسلط و با امتیازات اجتماعی مربوط کرده است و آن را یک موضع‌گیری بی‌ هدف برای گسترش قهر‌آمیز و بی‌پایان بر جهان نامیده، و هابسون تجاوزگری پر هزینه‌ای به حساب مالیات‌دهندگان، که ارزش اندکی برای بازرگانی و صنعت و خطرات حساب نشده‌ای برای مردم دارد، روزا لوکزامبورگ از دیدگاهی دیگر در رساله‌ی انباشت سرمایه چنین می‌آورد: 
 

«هر چند امپریالیسم روش تاریخی برای طولانی کردن زندگی سرمایه‌داری است، در عین حال، وسیله مطمئنی برای رساندن آن به سرانجامی سریع نیز هست. این مطلب به آن معنی نیست که بگوییم رشد سرمایه‌داری واقعاً باید به این درجه افراط کشانده شود. همان گرایش به سوی امپریالیسم، شکل‌هایی به خود می‌گیرد، که مرحله‌ی پایانی سرمایه‌داری را تبدیل به دوران مصیبت باری می‌کند.»
 

همه‌ی این تحلیل‌های عالمانه، در حقیقت‌ همان سرنوشت دردناکی بود که سرمایه‌داری اروپایی دچار آن می‌شد، اگر سرمایه‌داری کلاسیک ایالات متحده در آخرین لحظه‌های حیات به کمک آن نمی‌شتافت.
اتحاد مالی تنها فرمول مطمئنی بود که شورای روابط خارجی در مقابل سرمایه‌داری جهان پس از جنگ جهانی دوم قرار داد. این تنها راه جلوگیری از تجدید و تکرار جنگ بین کشورهای سرمایه‌داری و تا آن جا که به ایالات متحده مربوط می‌شد، تنها راه جلوگیری از تجدید بحران اقتصادی در آمریکا، نظیر آن چه در پایان جنگ جهانی نخست روی داد، شناخته شد.
شورای روابط خارجی در یک گزارش جامع به شماره، ی.بی. 19 ،در اکتبر 1940 ضرورت تدارکات و ملزومات سیاسی، نظامی، جغرافیایی، اقتصادی و فنی مورد نیاز برای اتحاد مالی جهان سرمایه داری را گوشزد کرد.
چنین اتحادی در سرمایه‌داری پس از جنگ، سازمان‌ها و نهادهای غول‌آسایی را در زمینه‌های مختلف می‌طلبید که شورای روابط خارجی به تدارکات آن پرداخت: سازمان ملل متحد، بانک جهانی، صندوق بین‌المللی پول، پنتاگون، سیا، بیلدربرگ و در مراحل بعد کمیسیون سه جانبه و باشگاه رم همه از ملزومات دیوانی سازمان‌دهی نوین در سرمایه‌داری جهان محسوب می‌شود.
جهت‌ همه‌ی این تلاش‌ها، ایجاد واحدهای اقتصادی بین‌المللی، در زمینه تولید و توزیع بود که هر کشور سرمایه‌داری می‌توانست درست به میزان سرمایه‌ مالی و قدرت فنی-اداری، در آن شریک شود.
جهان سرمایه‌داری انباشت‌های چند قرن خود را همکاسه می‌کرد، چنان انباشتی که هرگز در اندیشه هیچ تئوری‌پرداز اقتصادی در قرن نوزدهم، به تجسم در نمی‌آمد.
چنین انباشتی راه اقتصادی نوی را می‌گشود که سرمایه‌داری را به فاز باز هم عالی‌تری ترقی می‌داد. صورت آشکار مسئله، تا آن جا که گذشت نزدیک به 50 سال از آغاز این فاز نوین، ثابت کرده، نشان می‌دهد که در این فاز، امپریالیست‌های جهان به جای مبارزه، با یکدیگر متحد می‌شوند. جنگ‌ها و تضادهای درون سرمایه‌داری متوقف می‌شود و سرمایه‌داران، از جهان به توسط یک سرمایه مالی که در مقیاس بین‌المللی متحد شده، بهره‌برداری می‌کنند. اتحاد سرمایه‌ی جهانی، آن را از فروپاشی نجات داده است. این به معنی پایان هرج و مرج در تولید به مقیاس سرمایه بین‌المللی، به معنی اتحاد و همکاری مسالمت‌آمیز سرمایه جهانی به مبارزه و رقابت ‌ستیزه‌جویانه و به معنای اولتراامپریالیسم پیش‌بینی شده‌ی کائوتسکی است.
برابری و همیاری ماورای ایده‌ئولوژی، اساس منطق و جغرافیای نوین این فعالیت اقتصادی جدید را تشکیل می‌دهد. در واقع آن الگویی را که هوارد پرلموتو از اعضای باشگاه رم با نام الگوی (ج) در مقاله‌ی ایجاد اقتصاد جهانی همزی در کتاب در آستانه‌ی قرن بیست و یکم آورده، تشریح و تعریف دقیق‌تر جریان جاری در اقتصاد جهانی است:
 

«این الگو نه براساس مکانیسم رقابت میان واحدها و کشورها در الگوی (الف) استوار است و نه بر مبنای روحیه بازگشت به گذشته در الگوی (ب)، بل براساس مفهوم اقتصاد همزی بنیاد گذاشته شده است. این الگو چیست؟ مفهوم همزی بودن از زیست‌شناسی گرفته شده و مشخصه آن داد و ستد متقابل میان موجودات خویشاوند ولی با نوع متفاوت است که در کنار هم زندگی می‌کنند. روابط متقابل آن‌ها برای هر دو طرف سودمند است و عامل بقایای آن‌هاست.
الگوی (ج) می‌تواند با تکیه بر همزیستی نوین گروه‌های جامعه نقش سازنده‌ای در جامعه بازی کند. با این تعریف، کارآیی یک واحد، هم براساس عملکرد و هم بر مبنای مشروعیت اجتماعی اندازه‌گیری می‌شود.
پیش‌فرض‌ها، ارزش‌ها و باورهای تازه در ساخت اجتماعی الگوی (ج) از مطالعه الگویی ساختاری سرچشمه گرفته که قادرند در شرایط بحرانی، در فیزیک و زیست‌شناسی و حوزه‌های اجتماعی، خود را حفظ کنند. این الگوی سازمانی بر ساختارهای اجتماعی صنعت تعمیم داده شده است. این الگوی (ج) براساس ارزش‌های زیربنا شده است:

• کارآیی و رقابت‌پذیری یک واحد باید با خیر و صلاح تک‌تک افراد بشر هماهنگ شود.
• تلاش در جهت توانایی کارکردی (ایجاد ارزش افزوده، سودآوری) نباید با هدف مشروع بودن، یعنی برآوردن نیازهای جامعه در تضاد باشد.
• واحدهای بزرگ و کوچک می‌توانند در کنار هم وجود داشته باشند، و هر کدام نیز توانایی خاصی دارند. واحد کوچک در کنار واحد بزرگ می‌تواند به زندگی خود ادامه دهد.
• مسئله آلودگی محیط و استفاده از مواد احیا نشدنی تعادل پیدا کند.
• در حاشیه جامعه فعالیت‌های گوناگون ابتکاری و خلاق می‌توانند گرایش‌های تمرکزگرا و دیوان‌ سالاری را خنثی کنند.
• طول عمر و کیفیت زندگی، حتی در زمانی که جمعیت جهان همچنان رشد می‌کند، می‌تواند تأمین شود.
• می‌توان حقوق و حرمت افراد را، بی آن که از مسئولیت اجتماعی آن‌ها غفلت شود، تضمین کرد.
• ذخیره مواد اولیه را می‌توان چنان توزیع کرد که سیاست داخلی و خارجی از هر نوع از هم پاشیدگی جلوگیری کند. برای این کار کشورها باید با یکدیگر در جهت یافتن راه‌حل‌ها همکاری کنند و از رویارویی ایدئولوژیکی دوری گزینند. به طور خلاصه الگوی (ج) در جست‌وجوی تعادلی است میان استقلال و وابستگی و همکاری و رقابت.»
 

توجه به اشاره سوم، پنجم و هشتم توصیه‌های پرلموتو به روشنی مشخص می‌کند که اولترا امپرالیسم به همکاری مسالمت‌آمیز اقتصادی و سیاسی، در عرصه ملی و بین‌‌‌المللی توجه دارد، سمت‌گیری دولت‌ها را به سوی چنین روندی سوق می‌دهد و در اندیشه تجدید حیات رقابت آزاد در داخل مرزهای ملی کشورهای سرمایه‌دار است.
نخستین نمودار تحقق چنین اتحادی، پیدایی شرکت‌های بزرگ چند ملیتی است که علی‌رغم انبوهی از نظریات گیج‌کننده درباره علل ظهور آن‌ها، جز اتحاد جهانی سرمایه در شرکت‌های سهام عام و تقسیم مسالمت‌آمیز درآمد جهانی درست به میزان حق‌السهم شرکاء و راه‌حلی برای غلبه بر تضادهای و ستیزها در سرمایه‌داری نیست.
مدیرعامل این شرکت‌ها، به دلیل سرمایه افزون‌تر و به دلیل تکنولوژی برتر و قدرت مدیریت عالی‌تر، ایالات متحده آمریکاست. این برتری را ایالات متحده آمریکا، چون صدای شکستن بطری شامپاینی در مراسم به آب انداختن کشتی، در پایان جنگ جهانی دوم، با انفجار دو بمب اتمی برفراز شهرهای ژاپن اعلام کرد.
در حقیقت آن دو بمب نه فقط بر فراز ژاپن، که بی آن بمب‌ها نیز شکست آن در جنگ قطعی شده بود، بل بر فراز جهان سرمایه‌داری منجر شد، تا از خواب کهن خود بیدار شود.
دست زورمند اولترا امپرالیسم، البته دیگر فقط متوجه کشورهای عقب‌ مانده نیست، بل در درجه اول و به مقیاسی وسیع‌تر، سیستم‌های اقتصادی، اجتماعی پیشرفته را، که از قدرت مدیریت، تکنولوژی و سازمان‌های سیاسی، اجتماعی پا برجاتری برخوردارند، هدف گرفته است.  

 

 

  

مقدمه ای از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار

 

 بخش اول از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار   

 

بخش دوم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش سوم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش چهارم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش پنجم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش ششم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش هفتم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش هشتم از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

بخش نهم و پایانی از مقاله اولترا امپریالیسم (Ultra Imperialism) نوشته آقای ناصر پورپیرار  

 

متمم مقاله و نتیجه گیری اقتصادی و سیاسی  

 

آقای ناصر پورپیرار (ناریا) ، حزب توده ایران و خیانت های نورالدین کیانوری   

 

وبلاگ شخصی نویسنده : آقای ناصر پورپیرار 

 

دیگر مقالات منتشر شده از همین نویسنده  

  

  گروه اینترنتی ناریا برای عضویت و یا دانلود این مقاله یا دیگر مقالات با فرمت PDF و نیز دانلود سایر فایلها و فیلم های مستند   

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد